بالش بازی
پسر گلم دیشب کلی با هم بالش بازی کردیم خیلی باحال بود خیلی خوش گذشت چقدر ورجه وورجه کردی چقدر بالا و پایین پریدی و چقدر خندیدیم . من خسته شده بودم اما تو دوست نداشتی تمومش کنی خوب شد بابا مهدی از بیرون اومد و بستنی برامون اوورد تازه با وجودی که بستنی دوست داری می گفتی بذاریم بعدا بخوریم بازم بازی کنیم اما بالاخره رضایت دادی بستنی مون رو بخوریم و بعدش هم به زحمت کوتاه اومدی با وجودی که ظهر نخوابیده بودی نمی خوابیدی و تازه شده بودی مرد عنکبوتی و یه سر ملافه رو بسته بودی به دسته مبل و یه سرش رو گرفته بودی توی دستت و می رفتی روی اوپن و می گفتی این تار مرد عنکبوتیه و با تارت از روی اوپن می پریدی پایین . چقدر شما بچه ها انرژی دارین . عزی...
نویسنده :
مامان
13:06